•گاهی پیش می آید دلت یک اتفاق خوب بخواهد. اتفاقی که از روزمرگی نجاتت دهد. اتفاقی که حالت را خوب کند.حاضری در هوای یخزدهی زمستان قدم بزنی، به هوای اینکه آفتابی بتابد و تو را گرم کند.نمیدانی چه میخواهی.فقط میگویی منتظر یک اتفاق تازه هستی.به ترنمی دلبسته میشوی و روزی هزاربار با گوشِجان آن نوای موسیقی را میشنوی،اما باز هم نمیدانی چه میخواهیآشفته و بیقرار هستی.و باز هم نمیدانی چه میخواهی.من راز این بیقراریت را میدانم.دلت یک دوست میخواهد!کسی را که همکلامت شود.یا شاید گاهی دلت یواشکی چیز بیشتری بخواهد.شاید هم دلت بهسرش زده باز عاشق شود!, ...ادامه مطلب